• وبلاگ : وب سايت اختصاصي دکتر خسرو محمدي
  • يادداشت : سات روآر، نه سوادرودبار
  • نظرات : 114 خصوصي ، 869 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + خسرو 

    از فردا فصل ديگري از کتاب زندگي هر يک از ما آغاز مي شود... و يک سال بر تاريخ زندگي و تجارب ما افزوده خواهد شد... برخي، 29 اسفند که مي شود دو عيد دارند: 1- احساس رضايت و خوشحالي از سالي که تمام شد. يکسال گذشته ي آنها برايشان دقيقا يکسال بوده است؛ نه کمتر، نه بيشتر. نه حسرتي براي آن دارند و نه آرزويي. 2- احساس رضايت و خوشحالي از فرصت جديدشان، به نام سال نو. ازينکه ميتوانند بار ديگر نو شوند... عيد، به نو شدن ماست؛ و گرنه، چه ما باشيم و چه نباشيم، هم لباس ها نو مي شود، هم طبيعت نو مي شود، هم بهار مي آيد، و هم بازارها و ديد و بازديدها پر رونق خواهد بود. هر چيزي مي‌تواند بهانه اي و فرصتي براي رشد ما باشد، يا مانعي براي اينکه جلوي رشد ما را بگيرد؛ اين ماييم که انتخاب مي‌کنيم... الهي در سالي که پيش روست حالمان، اخلاقمان، اهدافمان، و کردارمان را نو کن. پيشاپيش آغاز بهار طبيعت و فرارسيدن سال 1398 را خدمت سات روآري هاي عزيز تبريک عرض مي کنم... خداوند گيتي پناهتان باد زمين و زمان نيکخواه تان باد

    + خسرو 

    زندگي نامه ما در پنج فصل:

    فصل اول: در خيابان قدم مي زدم، يک چاه عميق پيش رويم قرار گرفت. در آن مي‌افتم، گم شده‌ام و هيچ کاري از دستم برنمي‌آيد اصلاً تقصير من نيست، پيداکردن راهي به بيرون، انگار تا ابد طول ‌کشيد!فصل دو: دوباره در طول همان خيابان راه مي روم. يک چاه عميق پيش روست. وانمود مي‌کنم آن را نمي‌بينم دوباره در آن مي‌افتم. باورم نمي‌شود که دوباره همان‌جا هستم! اما اين تقصير من نيست. بازهم زمان زيادي طول مي‌کشد تا بتوانم بيرون بيايم.فصل سه: در طول همان خيابان قدم مي‌زنم. يک چاه عميق در پياده‌روست. آن را مي‌بينم. باز هم در آن مي‌افتم، ديگر عادت کرده‌ام. چشم‌هايم باز است. مي‌دانم کجا هست. تقصير من است، فورا بيرون مي‌آيم.فصل چهار: دوباره همان خيابان را طي مي‌کنم. يک چاه عميق روبروي من است. آن را دور مي‌زنم و از کنارش مي گذرم.فصل پنج: از يک خيابان ديگري مي‌روم.

    اين زندگي نامه، بسيار آشناست نه؟! به ويژه در سطح زندگي فردي هر کدام از ما بسيار آشناست...!!!

    ده سال است که در يک سازمان کار مي کند. تا حالا ده مدير آمده اند و رفته اند. به هر ده مدير گفته که حقش را خورده اند و شايسته ارتقاء است اما تغيير در وضعيت اش ايجاد نشده. ده سال کار تکراري بدون آنکه رشدي در کار باشد. اما همچنان اصرار دارد که در همان خيابان راه برود و در همان چاله بيفتد.

    گاهي اوقات تنها شيوه کاهش درد آن است که خيابان مان را عوض کنيم. دست کم خوبي اش اين است که اگر در چاه نيز مي افتيم، در يک چاه تکراري نيفتيم. همين امروز، همين ساعت، به نقشه زندگي شخصي تان نگاه کنيد از خود بپرسيد خيابان هاي ديگر کدامند؟

    همين امروز فصل پنجم زندگي خود را رقم بزنيد.

    + خسرو 
    کودکان وقتي با سرزنش و انتقاد زندگي مي کنند مي آموزند بي اعتماد به خود باشند.
    وقتي با خشونت زندگي مي کنند، مي آموزند که جنگجو باشند.
    وقتي با ترس زندگي مي کنند مي آموزند که بُزدل باشند.
    وقتي با ترحم زندگي مي کنند مي آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.
    وقتي با تمسخر زندگي مي کنند مي آموزند که خجالتي باشند.
    وقتي با حسادت زندگي مي کنند مي آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
    اما اگر با شکيبايي زندگي کنند بردباري را مي آموزند.
    اگر با تشويق زندگي کنند اعتماد و اطمينان را مي آموزند.
    اگر با پاداش زندگي کنند با استعداد بودن و پذيرندگي را مي آموزند.
    اگر با تصديق شدن زندگي کنند عشق را مي آموزند.
    اگر با توافق زندگي کنند دوست داشتن خود را مي آموزند.
    اگر با تاييد زندگي کنند با هدف زندگي کردن را مي آموزند.
    اگر با صداقت زندگي کنند حقيقت را مي آموزند.
    اگر با انصاف زندگي کنند دفاع از حقوق را مي آموزند.
    اگر با اطمينان زندگي کنند اعتماد به خود و اعتماد به ديگران را مي آموزند.
    و اگر با دوستي و محبت زندگي کنند زندگي در دنياي امن را مي آموزند...
    + خسرو 

    يکي از ظرفيت هاي مهم استان مازندران و به ويژه سوادکوه، صنعت گردشگري و حوزه هاي مرتبط با آن به عنوان يک صنعت فرابخشي است.

    ظرفيت راه‌آهن، معادن زغال‌سنگ(البرز مرکزي)، مناطق بکر طبيعي(جنگل هاي هيرکاني، کوه هاي سر به فلک کشيده، رودخانه هاي پر آب، روستاهاي زيبا و ديدني و ...) و 700 اثر تاريخي شهرستان و همچنين محور جاده اي سوادکوه را مي توان ازجمله ظرفيت‌هاي سوادکوه برشمرد که بر اقتصاد آن و کاهش نرخ بيکاري اثر به سزايي مي تواند داشته باشد.

    از طرفي شهرستان سوادکوه حلقه واسط سه استان مازندران، تهران و سمنان و همچنين، يکي از مبادي ورودي استان مازندران است که باعث مي شود اين شهرستان را داراي يک موقعيت استراتژيک دانست.

    با اين حال در بخش گردشگري در سوادکوه هزار راه نرفته و کار نکرده وجود دارد که باعث شده چهره اي ناهمگون و نامطلوب از سوادکوه در اين حوزه به نمايش گذاشته شود.

    و غم انگيزتر از همه در اين ماجرا، ناکارآمدي، بي تحرکي و بي عملي برخي دستگاه هاي مسئول و اجرايي در بخش گردشگري و اقتصادي منطقه است که مزيد بر علت شده است.

    + خسرو 

    فريد زکريا، تحليلگر معروف آمريکايي در کتاب "جهان پسا آمريکايي" که در سال 2008 در آمريکا منتشر کرد نظام آموزش عالي آمريکا را اصلي ترين عامل برتري آمريکا در جهان ميداند و مينويسد:

    آموزش عالي ، بهترين صنعت آمريکا در جهان است. آمريکا با پنج درصد جمعيت دنيا، در صحنه آموزش عالي برتري مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به اين کشور است. اما سيستم آموزشي امريکا چه تفاوتي با ديگر سيستم هاي آموزشي در دنيا دارد !!؟نظام آموزشي آمريکا سخت گيري چنداني در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابليت هاي نقادي ذهن، که لازمه موفقيت در زندگي است، عملکرد برجسته اي دارد . ساير نظامهاي آموزشي امتحان پس دادن ياد ميدهند !!، در حالي که سيستم آموزشي آمريکا ، تفکر کردن را مي آموزد .!! در آمريکا، مردم اين امکان را مي يابند که جسارت بورزند!!، چالشگر باشند !!، زمين بخورند و دوباره به پا خيزند!! . اين آمريکاست ونه ژاپن که دهها برنده جايزه نوبل پرورش داده است!!

    وزير آموزش عالي سنگاپور در تشريح تفاوت بين نظام آموزشي کشورش با آمريکا چنين مي گويد :

    "ما هر دو به شايسته سالاري پاي بنديم . در امريکا به شايسته سالاري استعدادها بها ميدهند و در سنگاپور به شايسته سالاري در آزمونها!!

    در آمريکا راه حداکثر بهره برداري از استعدادهاي انسانها را ميدانند!!. خلاقيت ، کنجکاوي، ماجراجويي و بلند نظري، همه از شاخصه هاي سيستم آموزشي آمريکاست!! اين فرهنگ، مشوق انسانهاي خود جوش و استثنايي است...!!

    + خسرو 

    علم بهتر است يا ثروت؟

    شايد بتوان پاسخ ساده اما دقيقي و جديدي به اين پرسش قديمي داد: علمي خوب است که باعث به دست آوردن ثروت شود و ثروتي خوب است که از راه علم به دست آيد.

    به طور کلي راه‌هاي کسب پول چندان زياد نيست:

    يک. ارث پدر؛ اين براي هر کسي اتفاق نمي‌افتد و حتي وقتي چنين شود معمولاً باد آورده را باد مي‌برد.

    دو. استفاده از بازو؛ راهي شرافتمندانه براي کسب درآمد و امرار معاش که هر جامعه‌اي به آن نياز دارد ولي ممکن است با رشد تکنولوژي، زمينه‌هاي شغلي آن کاهش يابد.

    سه. استفاده از زبان؛ روشي که قبلاً در شغل‌هاي واسطه‌اي و دلالي نمود پيدا مي‌کرد و امروزه از طريق «پرزنت کردن» گسترش يافته است.

    چهار. استفاده از ذهن و مغز(علم و دانش)؛ اين روشي است که دانشمندان بدان روي مي‌آورند. با اين حال همواره توطئه‌اي در جوامع دانش‌گريز وجود دارد که پول را کثيف مي‌شمارد و دريافت پول در ازاي کار علمي را در شأن يک دانشمند نمي‌داند. اين اتفاق دو خطر بزرگ را براي چنين جوامعي به همراه دارد. اول آن که دانشمندان خود به خود به طبقات پايين‌تر جامعه سوق داده مي‌شوند و طبيعتاً در محافل قدرت براي تصميم‌گيري بهتر جامعه حضور نمي‌يابند. دوم و مهم‌تر آن که جوانان جامعه الگوي مناسبي براي زندگي بهتر را در ميان دانشمندان جامعه مشاهده نمي‌کنند.

    + حسين 
    باعرض سلام بنده هم بسيار افتخار ميکنم به سات رواريهاي عزيز خودم اميدوارم درکنار هم متحد ويکصدا باشيم
    + خسرو 

    دوستان گرامي؛ نزديک به 8 سال از آغاز فعاليت هاي اين صفحه مي گذرد و من مايلم از همه دوستاني که در اين مدت اين صفحه را در کنار صفحات خواندني خود حفظ کرده اند و حتي فراتر از آن به توسعه مخاطبان اين صفحه کمک کرده اند، تشکر کنم.

    هر نويسنده اي براي خوانده شدن مي نويسد و براي شخص من انديشيدن و نوشتن وسيله اي است براي کاشتن بذرهاي تغيير خود و جهان از آنچه هستيم و به آنچه مي توانيم باشيم.

    علي رغم اينکه به دليل مشغله هاي کاري و همچنين اهميت وجود انسجام دروني مطالبي که منتشر مي شود، انتشار مطالب و نوشتن براي اين صفحه و خواننده هاي محترم مدتي به تاخير افتاد، علاقمندم ضمن تشکر از پيگيري ها و همچنين توجه مستمر به اين وب و افزايش و وجود مستمر بازديدها، بتوانم جوابگوي الطاف دوستان خوبم باشم و به نوشتن در اين صفحه ادامه دهم. اين بازديدها به بنده اين اطمينان قلبي را مي بخشد که امروز نوشتن و سخن گفتن بهتر از سکوت و درخود ماندني است گاهي ممکن است بخواهم آن را دنبال کنم. حس ارزشمندي که هنوز کارهايي هست که توان انجام آن را داشته باشم.

    براي آشنايي بيشتر با ديدگاه هاي همراهان اين صفحه و نزديک تر ساختن شکل توليد محتوي به نظرات همراهان گرامي و همچنين اشتراک مطالب و مسائل، منتظر اظهار نظر همه دوستان خوبم هستم.

    ارادتمند: خسرو محمدي

    @DrKhMohammadi

    kh.mohamadi@gmail.com

    satroar.parsiblog.com


    + خسرو 

    در روزگاري نه چندان دور، چهل پنجاه سالگي، سن قرار و آرام بود. چهل پنجاه ساله جزو بزرگان فاميل و خانواده بود. براي خودش احترام و برو و بيايي داشت. زندگيش کاملا تثبيت شده بود و امنيتي داشت و ثباتي...! امروز اما چهل پنجاه ساله هاي ايراني نه مانند چهل پنجاه ساله هاي جوامع سنتي و ساليان قبل احترام بزرگتري و ريش سفيدي دارند، و نه همچون چهل پنجاه ساله‌هاي جوامع پيشرفته، ثبات مالي و امنيت اجتماعي. چهل پنجاه ساله‌ي امروز، هم پدر و مادر است براي فرزندانش، و هم گاهي براي پدر و مادرش.. بايد ستون محکم بزرگترها و کوچکترها باشد.سفت و محکم بايستد و اصلاً احساس ضعف نکند. خيلي هم احساساتي نشود. گرچه هنوز جسم و روحش هزار طلب دارد، اما بايد با تنهايي کنار بيايد...! چون وقت ندارد و امکانش نيست به اين چيزها فکر کند. چون همه منتظر اويند و متوقع از او. چهل پنجاه ساله‌ى روزگار ما همچنان بايد چهار اسبه کار کند. چون روزگارش ثبات اقتصادي ندارد هنوز و آينده‌اش نيز هنوز مبهم است و ديگر بدنش طاقت اينجور کار کردن را ندارد...! چهل پنجاه ساله‌هاى اين روزگار همان‌هايي هستند که در بلاتکليف‌ترين دوران اين سرزمين رشد کردند، تمامي آزمون و خطاها روي آنها صورت گرفت. در بچگي مطيع بودند و در بزرگسالي نيز مطيع.هميشه منتظر سرابي به نام آينده‌ي بهتر بودند و... چهل پنجاه سا‌له‌ي عزيز؛ اگر بخت با تو يار بود و هنوز زنده ماندي! قوي باش! خيلي قوي باش! تو چهل پنجاه ساله‌ي اين روزگاري در اين سرزمين و زندگي هنوز با تو خيلى کار دارد...!


    + خسرو 
    گرامي باد ياد و خاطره سيزده شهيد دفاع مقدس روستاي سات روآر؛
    اولين يادواره شهداي روستاي سات روآر: 21 تير 1397
    + خسرو 

    شوراها مظهر اراده مردم و تجلي مردمسالاري ديني با هدف تحقق مدينه فاضله ايست که در اذهان عمومي بعنوان جامعه آرماني شکل گرفته است .

    سالروز تشکيل شوراهاي شهر و روستا تبلور انتخاب عصاره جامعه در پارلمانهاي محلي است که ناظر بر عملکرد مديران شهرها و روستاها قلمداد ميگردند.

    امروزه جهان در صدد بهره گيري از ظرفيتهاي مردمي براي رفع مشکلات و نارساييهاست و رويکردي که بتواند بخشي از آلام مردم را کاهش دهد تکيه بر بازوان توانمند مردم و پرهيز از رفتار قدرت مأبانه است .

    نهم ارديبهشت مصادف با سالروز تشکيل شوراهاي شهر و روستا را به اهالي فهيم و شريف و بطور اخص اعضاي محترم شوراي اسلامي روستاي سات روآر تبريک گفته و از خداوند بزرگ توفيق فرد فرد آنان را از درگاه ذات پاک لايزال خواهانيم .

    اميد است تا مردم ما خرسند و شوراي ما ســـرفراز و ارزشهامان برقرار و پايدار بماند و مسير انسجام و رشد و پيشرفت با قدرت هرچه بيشتر استمرار يابد.

    + خسرو 

    متاسفانه و غافلگيرانه با خبر شديم جوان ديگري از فاميل بزرگ سات روآر دار فاني را وداع گفت.

    خسرو اسماعيل نژاد فرزند ناصر در روز جمعه 17 فروردين 97 از ميان ما رفت و خانواده و فاميل را داغ دار کرد.

    از خداوند بزرگ براي او رحمت و مغفرت الهي و براي خانواده داغدارش آرزوي صبر داريم.

    اين مصيبت بزرگ را به پدر، مادر، همسر و فرزندانش و خانواده هاي اسماعيل نژاد و محمدي تسليت عرض مي کنيم.

    روحش شاد

    + خسرو 
    ?????? با فرا رسيدن سال 1397؛
    اول از همه برايتان آرزومندم كه عاشق شويد،
    و اگر هستيد، كسي هم به شماعشق بورزد،
    و اگر اينگونه نيست، تنهائيتان كوتاه باشد،
    و برايتان همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشيد،
    كه دست كم يكي در ميانشان
    بي ترديد مورد اعتمادتان باشد.
    وچون زندگي بدين گونه است،
    برايتان آرزومندم كه دشمن نيز داشته باشيد،
    نه كم و نه زياد، درست به اندازه،
    تا گاهي باورهايتان را مورد پرسش و نقد قرار دهد،
    كه دست كم يكي از آنها اعتراضش به حق باشد،
    تا كه زياده به خود غره نشويد...
    و نيز آرزومندم مفيد فايده باشيد
    نه خيلي غير ضروري،
    تا در لحظات سخت
    وقتي ديگر چيزي باقي نمانده است
    همين مفيد بودن كافي باشد تا شما را سر پا نگهدارد.
    همچنين ، برايتان آرزومندم صبور باشيد
    و با كاربرد درست صبوري براي ديگران نمونه شويد.
    و اميدوارم اگر جوان هستيد
    خيلي به تعجيل، رسيده نشويد...
    و اگر رسيده ايد، به جوان نمائي اصرار نورزيد
    و اگر پير هستيد، تسليم نااميدي نشويد
    چرا كه هر سني خوشي و ناخوشي خودش را دارد
    و لازم است بگذاريم در ما جريان يابند.
    اميدوارم بتوانيد به پرنده اي دانه بدهيد، و به آواز يك سهره گوش كنيد
    وقتي كه آواز سحرگاهيش را سر مي دهد.
    چرا كه به اين طريق
    احساس زيبائي خواهيد يافت، به رايگان.
    اميدوارم كه دانه اي هم بر خاك بفشانيد
    و با روئيدنش همراه شويد
    تا دريابيد چقدر زندگي وجود دارد...
    و در پايان، برايتان آرزو مي كنم حضور خدا، نور ايمان و احساس رضايت در لحظه لحظه زندگيتان...!
    و همچنان از عشق حرف برانيد و از نو بياغازيد.
    ??????"فرا رسيدن نوروز و جشن زايش و تغيير، بر شما مبارك ??????
    + خسرو 
    روزگار هميشه بر يک قرار نمي‌ماند!
    روز و شب دارد
    روشني دارد
    تاريکي دارد
    کم دارد
    بيش دارد
    ديگر چيزي از زمستان باقي نمانده،
    تمام مي‌شود ، بهار مي‌آيد.
    اسفندرو به پايان است
    کاش ارمغان روزهايي
    که گذشت آرامشےباشد
    ازجنس خدا.
    عيدواقعي ازآن
    کسي است که پايان
    سالش راجشن بگيرد
    نه آغازسالي که ازآن بےخبراست
    زندگي يک موهبت است، غنيمت است، نعمت است، قدرش را بايد دانست...
    توي اين روزاي آخرسال دو جمله

    به کسي که واسمون مهمه بگيم:
    - تشکربراي بودنت درسال گذشته
    - آرزوبراي داشتنت درسال آينده

    دوستان عزيزم؛
    ممنون كه هستيد...

    عشق و علاقه خود را همراه با حس مسئوليتي كه نسبت به شناخت و آگاهي از همه چيز دارم، در اين روزهاي آخر سال 1396 به شما تقديم مي كنم.
    + خسرو 
    پيشنهاد 5 كتاب خوب:
    1- لائوتسه (لائودزو)؛ "تائو تِ چينگ" (دائو دِ جينگ)
    2ـ حافظ؛ "ديوان اشعار"
    3- مونتني؛ "تَتَبُّعات" (مقالات)
    4- شوپنهاور؛ "در باب حکمتِ زندگي"
    5- نيچه؛ "چنين گفت زرتشت"
    ويژگي اصلي اين پنج کتاب يک «معنويتِ انديشنده، معتدل و دنيوي» است؛ و همچنين داشتن «زباني بي‌تکلّف و ساده» به رغمِ «محتوايي ژرف و پيچيده». مي‌توان گفت اين کتابها، آثاري هستند که به دور از هرگونه «مشغله‌هاي زبان»، «مشعله‌هاي جان» را فروزان مي‌کنند. از همين رو است که خوانندگان‌شان، هماره، آنها را به نحو شگفت‌انگيزي «روزآمد» و «کارآمد» مي‌يابند؛ و البته، به سانِ يک «اثر هنري»، «رازناک» و «دست‌نيافتني». اين آثار را مي‌توان مصداقِ بارزِ «سهل و مُمْتَنِع» و به تعبير نيچه کتاب‌هايي «براي همه‌کس و هيچ‌کس» دانست.
     <      1   2   3   4   5    >>    >