علم بهتر است يا ثروت؟
شايد بتوان پاسخ ساده اما دقيقي و جديدي به اين پرسش قديمي داد: علمي خوب است که باعث به دست آوردن ثروت شود و ثروتي خوب است که از راه علم به دست آيد.
به طور کلي راههاي کسب پول چندان زياد نيست:
يک. ارث پدر؛ اين براي هر کسي اتفاق نميافتد و حتي وقتي چنين شود معمولاً باد آورده را باد ميبرد.
دو. استفاده از بازو؛ راهي شرافتمندانه براي کسب درآمد و امرار معاش که هر جامعهاي به آن نياز دارد ولي ممکن است با رشد تکنولوژي، زمينههاي شغلي آن کاهش يابد.
سه. استفاده از زبان؛ روشي که قبلاً در شغلهاي واسطهاي و دلالي نمود پيدا ميکرد و امروزه از طريق «پرزنت کردن» گسترش يافته است.
چهار. استفاده از ذهن و مغز(علم و دانش)؛ اين روشي است که دانشمندان بدان روي ميآورند. با اين حال همواره توطئهاي در جوامع دانشگريز وجود دارد که پول را کثيف ميشمارد و دريافت پول در ازاي کار علمي را در شأن يک دانشمند نميداند. اين اتفاق دو خطر بزرگ را براي چنين جوامعي به همراه دارد. اول آن که دانشمندان خود به خود به طبقات پايينتر جامعه سوق داده ميشوند و طبيعتاً در محافل قدرت براي تصميمگيري بهتر جامعه حضور نمييابند. دوم و مهمتر آن که جوانان جامعه الگوي مناسبي براي زندگي بهتر را در ميان دانشمندان جامعه مشاهده نميکنند.