همه می دانیم که موقعیت استرس زا وضعیتی است که شیوه ی معمول زندگی را بهم می زند و ما را مجبور می کند که در زندگی خود تغییر ایجاد کنیم. بر این اساس مدیریت استرس مهارتی است که به ما کمک می کند که اولاً آرامش خود را حفظ کنیم و ثانیاً در صورت امکان در صدد پیدا کردن راه حل برای رفع موقعیت استرس زا برآییم. اگر فرض بر آن باشد که علاوه بر مشاهدات زندگی روزمره، پژوهش ها نیز دال بر آن باشد که ما ایرانیان در موقعیت های استرس زا عملکرد مطلوبی نداریم، علت چیست؟ جواب این است که ما ایرانیان عموماً در موقعیت های استرس زا نمی توانیم خود را آرام کنیم. دو روش کارآمد و در عین حال در دسترس برای حفظ آرامش عبارت است از تنفس آرام و آرمیدگی(relaxation). به عبارت دیگر وقتی که عجله داریم و ماشین جلویی حواسش به شماره ی چراغ راهنمایی نیست که تا سه شماره ی دیگر قرمز می شود و می بایست 80 ثانیه دیگر پشت چراغ بمانید(موقعیت استرس زا) می بایست یاد بگیریم که بجای بوق های بیش از سه ثانیه که حکم داد و هوار راه انداختن را دارد، نفس عمیق بکشیم و هم زمان عضلات خود را شل کنیم. البته اگر تنفس دیافراگمی و آرمیدگی را هم فرا گرفته باشید که چه بهتر، ولی حتی اگر این دو تکنیک را هم بلد نباشیم، تمرکز بر دم و بازدم و شل کردن عضلات حتماً کمک خواهد کرد که آرامش خود را برگردانیم و حداقل اینکه اگر به آرامش کامل نرسیدیم، از رفتارهای هیجانی حذر کنیم. بسیاری از موقعیت های زندگی شهری مواردی است که می توان با همین دو روش از پس آنها بر آمد بدون آنکه نیاز به اقدام خاص دیگری باشد. ولی کم نیستند موقعیت هایی که نیاز به تدبیر دارند. مثلاً در نظر بگیرید که اخیراً مافوقی را برای شما در نظر گرفته اند که به نظر شما و دیگر همکارانتان از توانایی های فردی و مدیریتی لازم برخوردار نیست. در این موقعیت نیز کماکان حفظ آرامش به واسطه ی تنفس و شل کردن عضلات کمک کننده است ولی با این وجود لازم است که تدبیری اندیشیده شود. وقتی صحبت از تدبیر به میان می آید خود بخود مهارت مهم ((حل مساله)) وارد گود می شود. کارکرد حل مساله در این موقعیت این است که یا او تغییر کند، یا شما تغییر کنید، یا هر دو تغییر کنید، یا ... بسیاری از اوقات ما، وضعیت را به حال خود رها می کنیم تا بلکه فرجی شود و معجزه وار شرایط به وضعیت قبل برگردد. باوجودیکه کم نیستند موقعیت های استرس زایی که زمان، آنها را برای ما حل کرده است ولی مواردی نیز در زندگی بوده و یا هستند که عامل زمان نه تنها کمکی نکرده است بلکه بخاطر مزمن شدن، وضع وخیم تر نیز شده است. موقعیت استرس زای داشتن یک نوجوان در خانه مثال مناسبی است که صرف رها کردن او به هیچ عنوان باعث نمی شود که شرایط خودبخود رفع گردد. و در نهایت اینکه هستند موقعیت های استرس زایی که هرچقدر هم که ماشین حل مساله تان درست کار کند، هیچ راهی یافت نخواهید کرد که موقعیت را رفع کنید. زندگی کردن در شرایط دشوار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی مثال مناسبی برای اینگونه موقعیت هاست. حفظ سلامتی در اینگونه مواقع هدف اصلی مدیریت استرس است. حفظ سلامتی مشروط به این است که در اینگونه مواقع نه تنها سراغ شیوه های ناسالمی نظیر مصرف سیگار، مواد مخدر، و مشروب نرویم بلکه رفتارهای سالمی نظیر آداب غذایی سالم، ورزش و رفتارهای معنابخش نظیر فعالیت های مذهبی و معنوی و فعالیت های انسان دوستانه ی خود را دو چندان کنیم.
جان کلام اینکه حفظ آرامش، یافتن راه حل و حفظ سلامتی سه هدف مهم مهارت ((مدیریت استرس)) است. البته که این مهارت نیر همچون مهارت های دیگری مثل رانندگی و ... نیاز به آموزش و تمرین دارد.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی