"تیم ملی کشتی کشورمان برای پنجمین بار متوالی قهرمان جهان شد." خبر کوتاه است ولی مثل دستاورد تیم ملی والیبال، نمونه ای ایده ال برای الگو گرفتن در سایر حوزه های مدیریتی کشور است. وقتی به ساختار فعلی مدیریت کشتی نگاه کنیم تقریباً در همه ی پست های فدراسیون افراد گوش شکسته ای را می بینیم که هر یک مدال های رنگارنگی را در کارنامه ی خود دارند. بسیاری از این افراد علاوه بر اینکه در ورزش کشتی دارای تجربه ی عملی هستند از تحصیلات دانشگاهی نیز برخوردارند. بنابراین اولین عامل در موفقیت این فدراسیون حضور افراد کاربلد و باسواد در بدنه ی مدیریتی آن است. دومین عامل جایگاه اجتماعی کشتی در بین عموم مردم است، چرا که کشتی از دیرباز در ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و ورزشکاران طراز اول آن نیز به گونه ای تبدیل به اسطوره های مثال زدنی در فرهنگ عامه شده اند. سومین عامل که خود متاثر از عامل قبلی است، وجود خیل نوجوانان و جوانان مستعد است که با حضور در باشگاه های کشتی سراسر کشور برای پوشیدن دو بنده ی تیم ملی با تمام قوا به تمرین می پردازند و در نتیجه کار برای سرمربی تیم ملی آسان می شود که بهترین ها را انتخاب کند. روشن است که هر یک از عوامل سه گانه نقش مهمی در موفقیت های مداوم فدراسیون کشتی داشته است ولی اگر مدیریت آن به دست افراد لایق سپرده نمی شد قطعاً عوامل دوم و سوم نمی توانستند در میدان های جهانی نقص مدیریت را رفع کنند. پس شاید بتوان فرمولی را ارائه کرد که بتوان از آن در حوزه های دیگر نیز سود جست:
مدیریت لایق + ساختار اجتماعی مناسب + سرمایه ی انسانی مستعد = دستیابی به اهداف دراز مدت
همانطوریکه گفته شد شخص مدیر نقش انکار ناپذیری در ایجاد ساختار اجتماعی مناسب و تولید سرمایه ی انسانی مستعد به عهده دارد. و اینجاست که یک بار دیگر با این واقعیت مواجه می شویم که همه ی سیستم ها و فرآیندهای موفق بواسطه ی وجود یک مدیر تمام عیار ایجاد شده اند.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی