رشد و افزایش نرخ طلاق، بالاخره چندی ست که بسیاری از خانواده ها را بدان درایت رسانده است که پذیرای دوره آشنایی پیش از ازدواج جوانان شان باشند، اما این دگرگونی سترگ نیز در مواردی نتوانسته از جدایی و طلاق پیشگیری کند. ریشه مشکل در آن است که بسیاری از جوانان در این دوره دچار برانگیختگی احساسات و عواطف فروخورده می شوند و خردمندی و دوراندیشی لازم را در ازدواج پیش چشم و ذهن نمی نشانند. بنابراین، آنان در این دوران سرنوشت ساز و حساس، خوش بینانه و ساده انگارانه، بیشتر خوبی ها و برتری ها را می بینند و امید دارند تا اختلافات بظاهر جزئی بعدها در زیر یک سقف رنگ بازند که در عمل چنین نبوده و نخواهد بود.
به قول یکی از مراجعان مطبم، «ناهمگونی ( تفاوت ) های شخصیتی و مزاجی مان، نخست خیلی برای مان گیرا و زیبا و دلنشین و شیرین بود، اما پس از گذشت چند ماه، خیلی زود برای مان مشکل و دردسرساز شد! در دوران عقد بزرگترهامان اندرزمان دادند که زیر یک سقف که بروید، همه چیز درست می شود و با هم سازگار خواهید شد، که نشد!! بعدها زیر فشارمان گذاشتند که تا بچه نیاورید، دعواها درست نمی شود و ستیزها فروکش نمی کند. فرزند آوردیم و فاصله و فراز و فرودهامان بیشتر شد!!!»
از دیرباز گفته اند که « عشق پیش از ازدواج » لزوما به خوشبختی نمی انجامد؛ این سخن می تواند درست باشد، چرا که عشق روند و فرآیندی ست که پیوستار آن از بهنجار تا نابهنجار درازا داشته و حتی می تواند روند و فرآیندهایی همچون اپیزودهای نیمه شیدایی (هایپومانیا)، کژخلقی (دیس تایمیا) و خلق دوره ای (سیکلوتایمیا) پیدا و پدیدار سازد.
در همین راستا، و البته با نگرش و گرایش به آرمان گرایی های آن چنانی و این چنینی، دهه هاست که در این مرز پر گزند، بر «عشق پس از ازدواج» پافشاری شده است و البته در رویکردی واژگون از انتشار کتاب هایی با مضمون و محتوای دلبستگی و صمیمیت (Intimacy) یا همان عشق پس از ازدواج، به بهانه ها و دلیل تراشی های گوناگون پیشگیری شده است که صد البته مایه شگفتی فراوان است.
افزون بر ویژگی های پر رنگ و اختلالات و به طور کلی مزاج شخصیتی که به طور مداوم و مستمر بر هم کنش های همسران اثر می گذارند، ویژگی ها و اختلالات خلقی و اضطرابی نیز می توانند بر کنش ها و واکنش های زندگی دو نفر اثر داشته باشند.
مزاج افراد ممکن است افسرده و کژخلق(دیس تایمیک)، دوره ای (سیکلوتایمیک) یا در فراز (هایپرتایمیک) باشد. آدمیان دارای « مزاج فرازخلق (هایپرتایمیک) »، بشاش و سرزنده، پر شور و شوق، زبان باز و شوخ طبع، بیش از اندازه خوش بین و بی خیال، مغرور، متکی به خود، از خود راضی و بزرگ منش، بلند پرواز، برون گرا و اهل معاشرت، پر از انرژی، ایده، طرح و برنامه، دارای دلبستگی های گوناگون و گسترده، کنجکاو، فضول و مداخله جو، رک، راست، صریح، بی پروا و خواهان جنبش و کوشش هستند. چنان چه فرد دارای مزاج هایپرتایمیک ، همزمان دچار اختلالات اضطرابی همچون «اختلال اضطراب فراگیر» و «اختلال وسواس های پنداری - کرداری» نیز باشد ، ممکن است هر از چند گاهی و در دوره های فراز یافتن این اختلالات بدبین ، نگران ناشایستگی و شکست ، اندوه گین ، ناخوش و شاکی باشد.
به گونه ای واژگون ، آدمیان دارای « مزاج افسرده (دیس تایمیک) »، اندوه گین، ناتوان از لذت بردن، شاکی و پر غر و لند، خشک و یبس و عبوس، بدبین و آماده ی فکر و خیال، احساس گناه، عزت نفس پایین، اشتغال ذهنی با ناشایستگی و شکست، درون گرا و دارای زندگی اجتماعی محدود، کم تحرک، زندگی بدون کنش و جنب و جوش، دلبستگی های اندک اما استوار و پایدار، منفعل اما قابل اعتماد، قابل اتکا، وفادار و خوددار هستند.
آدمیان دارای « مزاج خلق دوره ای (سیکلوتایمیک) » به گونه چرخه ای برخوردار از هر دو سری ویژگی های بالا، به گونه چرخه ای اند.
ویژگی ها و اختلالات اضطرابی و به ویژه وسواس های ذهنی و عملی برای سال ها با فرد همراه می شوند و چنان چه تشخیص داده نشده و درمان نشوند، به آسانی برهم کنش همسران را تحت تاثیر خود قرار می دهند و چرخه ی «ناکامی – سرخوردگی – خشونت و پرخاشگری» را آغاز می نمایند. در این میان و به ویژه در میهن ما «وسواس های پنداری و کرداری جنسی – زناشویی» نقش مهم و جایگاه سترگی دارد که درمان نشدن آن ها، شتابان و آسان، به ناکامی و سرخوردگی عاطفی – زناشویی می انجامد.
سرنخ های همه مزاج های گفته شده و نیز اختلالاتی همچون «بیش فعالی بزرگسالان» و «درخودماندگی»، همه و همه باید در دوران سرنوشت ساز و تکرار ناشدنی «آشنایی پیش از ازدواج» موشکافانه کنکاش و جست و جو شده و با بهره گیری از مشاور پیش از ازدواج هوشمند و نکته سنج دوباره مرور و ارزیابی شوند.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی