• وبلاگ : وب سايت اختصاصي دکتر خسرو محمدي
  • يادداشت : سات روآر، نه سوادرودبار
  • نظرات : 114 خصوصي ، 869 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خسرو 
    يك قانون و پيشنهاد خوب؛
    در دوراني زندگي مي كنيم كه روز به روز بيشتر از يكديگر فاصله گرفته و زندگي ها به سمت زندگي هاي انفرادي و تفردي پيش مي رود و افراد جامعه و حتي اعضاي خانواده، بيشتر از هم دور مي شوند. در دوراني كه ارتباط هاي مجازي جاي ارتباطات واقعي و حقيقي را گرفته و تكنولوژي نيز باعث افزايش فاصله بين انسان ها شده است تا آنجا كه ديگر كمتر مي توان سراغي از رفت و آمدهاي خانوادگي، نشست و برخاست هاي آشنايان و گپ و گفت هاي صميمانه گرفت. و در اين ميان، آدم ها از يكديگر، دورتر و دورتر و احساس تنهايي ها، بيشتر و بيشتر مي شود. و فراوانند پدران و مادراني كه بعد از يك عمر تلاش و تحمل سختي و بزرك كردن فرزندان، حالا در عزلت و تنهايي خويش، آشيانه خالي را تجربه مي كنند و به سختي روز را شب مي كنند و هميشه چشم به در خانه شان دوخته اند تا بلكه روزي، فرزندي، ترحمي كند و سري به آنها بزند و ساعتي را با آنها بگذرند، بي هيچ چشم داشتي، فقط ديدن فرزندان و سو گرفتن چشمان كم سويشان، همين ...
    درست است كه همگي درگير كار و مشغله هاي زندگي هستيم و حتي گاهي با توجه به مقتضيات كاري و زندگي، فرسنگ ها از محل زندگي پدر و مادرهايمان دور هستيم. اما با وجود اين شرايط و داشتن همسر و فرزند و زندگي مستقل و کار پرمسئوليت، حداقل ماهي يک شب مي توانيم به خانه پدر و مادر خود برويم. کارهاي بچه ها و خانواده را انجام دهيم و برويم خانه پدري ... تنهايي.. مثل دوران بچگي و نوجواني... خيلي وقتها لازم نيست کار خاصي انجام دهيم... پدر تلويزيون نگاه ميکنه و من کتاب ميخوانم. مادرم تعريف ميکنه و من گوش ميدم. من حرف ميزنم و مادر يا پدرم چرت ميزنند و .. شب ميخوابيم و صبح صبجانه اي و بعد برگشت به زندگي روزانه...
    شك نداشته باشيد، پدران و مادران سالخورده و تنهاي ما از چنين شب هايي به عنوان بهترين ساعتهاي عمر خود ياد خواهند كرد. اگر راستش را بخواهيد، چنين شرايطي، نهايت فرصت و شانسي براي استفاده از زندگي خودمان نيز محسوب مي شود.