سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من از جنگ و دعوا متنفرم. چون هیچ عاقبتی در هیچ نزاعی ندیدم. به زعم من جنگ و نزاع محصول ناتوانی انسانها در انجام مذاکره ، گفتگو و رسیدن به توافق برنده – برنده است، شاید اختلاف و دعوا و مشاجره  ریشه در خودخواهی داشته باشد و شاید ریشه در ناتوانی و ضعف انسانی. هر چه باشد نزاع و دعوا نسبتی با توانمندی و اقتدار و خردورزی ندارد.

بی شک مشکل اصلی در تعارض نیازهای اساسی ماست.

ما 5 نیاز ژنتیک داریم که عامل اصلی رفتارهای خرد و کلان ما از کودکی تا لحظه مرگ است. از میان این پنج نیاز که عبارتند از : 1) نیاز به عشق و احساس تعلق، 2) نیاز به آزادی 3) نیاز به تفریح، 4) نیاز به بقاء و 5) نیاز به قدرت ، ما در بیشتر مواقع برای ارضاء نیاز به قدرت و شخص خود دچار مشکل می شویم.

قدرت به عنوان نیاز منحصر به فرد انسان است. البته حیوانات نیز ممکن است برای انتخاب جفت گاهی قدرت نمایی کنند، زیرا این نیاز در ساختار ژنتیکی آنها نیز وجود دارد. یا ممکن است برای بدست آوردن غذا یا دفاع از قلمرو خود بجنگند، اما این جنگیدن بخاطر این نیست که باور دارند تمام حق با آنهاست و دیگران بر باطل اند.

ظاهرا در جامعه کوچک کنونی، ما برای ارضاء هر پنج نیاز خود کم و بیش با مشکل روبرو هستیم، ولی باید یاد بگیریم که بدون سلب قدرت یکدیگر، نیاز به قدرت و تشخص و احساس مهتری خود را ارضاء کنیم. از آنجائیکه سالهای زیادی ما در این جامعه به همین منوال رفتار کرده ایم و هر کدام با تخریب چینه دیگری چینه خود را ساخته ایم، بعید بنظر می رسد که بتوانیم با در پیش گرفتن رویه های قبلی این مشکل را به راحتی حل کنیم.

در این شرایط پیش آمده، تحت تاثیر نیاز به قدرت، حمله و رفتارهای قطع پیوند را در ارتباط با یکدیگر اعمال می کنیم و خواسته یا ناخواسته درگیر یک نبرد و دعوای برون گروهی و حتی درون گروهی و گاهی خانوادگی خواهیم شد. 

هنوز برخی همچنان به یکدیگر دندان تیز نشان می دهند. بنظر من اگر چه نیاز به قدرت در ژن های ما تعبیه شده است و حق مسلم هر یک از ماست که این نیاز خود را ارضا کنیم، ولی باید آن را بصورت اخلاقی ( نه به هزینه دیگران) و بصورت موثر ( نه به هزینه هنگفت خودمان) ارضاء کنیم. جنگ و منازعه قدرت به عنوان نمادهای کنترل گری در ساختار ژن های ما وجود ندارد و یک رفتار انتخابی است ، نه یک نیاز بشری.

اگر چه تقریباً همه مردم وقتی با یکدیگر دچار مشکل می شوند، از کنترل بیرونی و رفتارهای قطع رابطه استفاده می کنند ( انتقاد، سرزنش، تهدید، تنبیه، حمله، مقایسه، باجدهی، انکار و نادیده  انگاشتن و ...)، من عمیقا معتقدم که جامعه کوچک ما می تواند یاد بگیرد که کنترل درونی ( مذاکره ، مصالحه، گفتگو بر سر اختلافات و توافق برنده -  برنده ، حمایت ، اعتماد و فرایندهای سالم حل تعارض) را جایگزین کنترل بیرونی و منازعه قدرت کند.

افزون بر این ، توجه داشته باشیم که ما نیاز مهم دیگری بنام نیاز به عشق و احساس تعلق داریم که ملاط و چسب محکم تمام روابط انسانی ما است. من هر چه فکر می کنم نمی توانم دلیل قانع کننده و اخلاقی پیدا کنم که این دعوت را نپذیریم. 

ما و بویژه بزرگان و زعمای ما، همگی باید تلاش کنیم تا بیشتر از آنکه خود را شایسته نشان دهیم، کارها را بطور شایسته ای انجام دهیم. موفقیت خود را همانند مسابقه نبینیم، که در آن قدرت و امتیاز و محبوبیت کسب کنیم ، بلکه با تمرکز روشن تر بر آینده، از یک طرف منفعت همه را در نظر بگیریم و از طرفی در جهت هدف بلند مدت جامعه خود گام برداریم واین میسر نیست مگر از مسیر دوستی، تعاون، مشارکت و همکاری و عمل اخلاقی. 

از تهی سرشار، جویبار زندگی جاری است

چون سبوی تشنه

کاندر خواب بیند آب

و اندر آب بیند سنگ

دوستان و دشمنان را می شناسم

زندگی را دوست می دارم

مرگ را دشمن.

(شعر از اخوان ثالث)


اولین دیدگاه را شما بگذارید

 آغاز...   

مشخصات مدیر وبلاگ

دکتر خسرو محمدی [60]

متخصص رواندرمانی و مشاوره، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری
ویرایش

لوگوی دوستان













ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ