سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در سرگذشت ادیپ ، سوفوکل پایه گذار جهان مدرن می شود. جهانی که در ان پسر، پدر خود را به قتل می رساند. فکر کنم اکثر دوستان ، افسانه ادیپ را مطالعه کرده و با آشنا هستند. گر چه در این افسانه، ادیپ ، پدر خود را به قتل می رساند اما این قتل پدر در اصل همان گفتمان جهان مدرن است که افکار نو، افکار سنتی و پیشین را کنار گذاشته و طرحی نو در می اتدازند. گذر انسان سنتی به انسان مدرن متأثر از همین پدرکشی و عقده‌ی ادیپ شکل گرفت همانگونه که کریستوفربالس عنوان می‌کند: « برای ایجاد هویت نسلی، اعمال خشونت نسلی امری ضروری است. در واقع، فقط زمانی که نسلی نو ظهور سلیقه‌های نسل قبلی را به وضوح نقض می‌کند می‌توان فهمید نسلی جدید ظهور کرده است... در واقع نسل جدید با مثله کردن نسل‌های قدیمی‌تر، آن قسمت‌هایی از وجودشان را که می‌خواهد برای تغذیه خود مورد استفاده قرار می‌دهد و فقط اسکلت آنها را باقی می‌گذارد...

در مقابل، تبارشناسی قوم ایرانی را فردوسی در شاهنامه به دست می‌دهد. شاهنامه فردوسی روایتی گفتمانی از پارادایم استبدادی است که در آن گفتمان ریش سفیدی حاکم است و پدر، فرزند را می‌کشد تا نوگرایی، تغییر جویی و دگراندیشی در محاق رود و پدران به مثابه حاکمان همواره بر تخت استیلا یابند. در شاهنامه فردوسی رستم پدر، فرزند خود سهراب را می‌کشد و این اسطوره‌ها، پارادایم مادام تاریخ سیاسی اجتماعی ایران می‌شود. آنجا که پدر شاهان در سلسله‌های مختلف ایران، همواره شاهزادگان خودرا می‌کشند و یا کور می‌کردند. این سبعیت‌ها همگی در تقابل اندیشه‌های نو و جدید رخ می‌داد. این جا هرگونه خلاف دستورات عمل کردن مواجهه با تیغ و شمشیر درپی دارد، اگر نمک خوردی، مجبورا دینی داری که فرزندان را نمک پرورده بار می‌آورد.

میشل بن سایق در همین راستا می‌نویسد:«خلاف سنت شرق، که مدارج عالی دقیقا با سرسپردگی به تقدیر هوس باز به دست می‌آید اسطوره غربی و تخیل او سرشار از قهرمانانی است که علیه سرنوشت به پا خواسته‌اند». در غرب ادیپ فرزند، لایوس پدر را می‌کشد و اسطوره‌ی غربی را شکل می‌دهد و در ایران رستم پدر،  سهراب پسر را می‌کشد و اسطوره‌ی ایرانی را شکل می‌دهد. اینگونه است که علی میرسپاسی به کتاب نامه‌های ایرانی مونتسکیو اشاره می‌کند و می‌نویسد:«مونتسکیو با این شبیه سازی‌ها (نامه‌‌های ایرانی)  نیروهای ارتجاعی زمانه خود را به شرقی تشبیه می‌کند که در تصورات غربی وجود دارد». اینگونه است که کشورهای غربی جزو کشورهای شمال و موج دوم به حساب می‌آیند زیرا جوامع موج دوم بر عقل گرایی، دموکراسی و رقابت استوارند و جوامع ایرانی و شرقی جوامع در موج اول محسوب می‌شوند زیرا ساختار و شالوده‌ی  جوامع موج اول بر اسطوره‌، استبداد و انحصار استوار است.

منابع:

1ـ‌بالس، کریستوفر، ذهنیت نسلی ( مقاله)، حسین پاینده، فصلنامه ارغنون، شماره 19، ص13

2ـ بن سایق، میشل، مقاومت آفرینش است، حمید نوحی،‌تهران،‌چشمه، چاپ اول84، ص34

3ـ میرسپاسی، علی،‌مدرنیته ایرانی،‌جلال توکلیان، تهران، طرح نو،‌چاپ اول 84، ص 52


نظر()

 آغاز...   

مشخصات مدیر وبلاگ

دکتر خسرو محمدی [60]

متخصص رواندرمانی و مشاوره، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری
ویرایش

لوگوی دوستان













ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ