سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پدربزرگم، از کار که خسته می شد، در تراس خانه می نشست، سیگاری آتش می کرد، پک های عمیق و طولانی که می زد، چشمان آبی روشن و قشنگش به کوه های رویروی خانه خیره بود، معلوم بود که عمیقا در فکر است، شاید فکر خاطرات جوانی و گذشته، فکر گذشتگان...

مثل خودم که دوست داشتم تمام روز را روی علف زارهای روبروی خانه مان(گف سبزه) در کنار مقبره -همانجا که بیشتر روز را آنجا مشغول بازی بودم- دراز بکشم و به آسمان آبی روشن روستا خیره شوم...

آخر من هم این سرزمین و زیستن در آن را دوست دارم، زیرا در آن ریشه گرفته ام، ریشه ای عمیق و دلپذیر که یک فرد را به سرزمینی که اجدادش در آن به دنیا آمده اند و مرده اند، به آنچه مردمانش می اندیشند، به آداب و رسوم، اصطلاح های محلی، لحن سخن گفتن، بوی خاکش، بوی نان تازه اش و حتی آب و هوایش پیوند می دهد.

من هم همچنان، ساعت ها، بی آنکه خسته شوم، در بالکن همان خانه می ایستم و به کوه های روبرو خیره می شوم که سبز و استوارند...

چقدر این خانه را که در آن هر از چند گاهی، تابستان های دوران کودکی ام زندگی کردم دوست دارم.


نظر()

 آغاز...   

مشخصات مدیر وبلاگ

دکتر خسرو محمدی [60]

متخصص رواندرمانی و مشاوره، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری
ویرایش

لوگوی دوستان













ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ