سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 3 >

باسلام و تقدیم ادب و احترام؛

صدای پای بهار آرام آرام به گوش می رسد. رستاخیز طبیعت که همگام با رویش شکوفه های زیبای درختان و شکفتن جوانه های سرسبز است، نویدبخش سالی خوش برای همه است. 

اینک و در آخرین روز سال 1394، مناسب دیدم  همراهی و یاری سبزتان در طول سال 1394 را صمیمانه قدر بدانم و مراتب سپاس خود را تقدیم حضورتان نمایم. علی رغم هجوم شبکه های اجتماعی و استقبال بی حد و حصر همگان به این شبکه ها و از طرفی کم کاری خودم به جهت مشغله های کاری متعدد و حجم کاری زیاد که باعث شد آنچنان که باید نتوانم وقت برای وب صرف نمایم، با این حال، بازدید حدود 17 هزاری در سال 94 با میانگین 46 بازدید در روز، نشان از استقبال خوب شما عزیزان و ظرفیت بالای وب برای فعالیت بیشتر دارد. 

در سال آینده با یاری خداوند متعال و با همت و همراهی شما عزیزان سعی می کنم محیطی بهتر و فعال تر در راستای اهداف والای وبلاگ فراهم آورم. 

پیشاپیش فرارسیدن نوروز و سال نو را تبریک گفته و سالی خوش و لبریز از پیروزی و شادکامی برای همه عزیزان و به ویژه سات روآری های گرامی آرزومندم. 

                                                                           ارادتمند: دکتر خسرو محمدی


نظر()

  

در بهترین حالت معمولاً بعد از این که یکی دو هفته ای از سال جدید گذشت شروع می کنیم به ارزیابی سال گذشته و در نظر گرفتن اهدافی برای سال جدید. و خلاصه به چشم بر هم زدنی نصف سال می گذرد و هنوز برنامه ریزی برای هدفی جدید را شروع نکرده ایم و رسماً از نیمه ی دوم سال به ورطه ی ناامیدی می افتیم که ای "وای

هیچ کاری نکردم!".

به همین خاطر شاید لازم باشد ارزیابی سال گذشته را در همان سال انجام دهیم و با آگاهی از دستاوردها و شکست ها، برنامه ی ریزی برای سال جدید را پیش از شروع سال به اتمام برسانیم. بدیهی است اگر در طول سال به شکلی منظم خود را ارزیابی کرده باشیم در این صورت ارزیابی کلی کار سختی نخواهد بود. وقتی واحد برنامه ریزی هفته باشد با از دست ندادن هفته، ماه را از دست نخواهیم داد و متعاقباً فصل را و در نهایت سال را. 

ضرورتی ندارد اجبارا برای سال جدید اهداف جدیدی هم تعریف کنیم، کافیست نگاهی به تقویم سال قبل بیاندازیم  همان فعالیت ها و برنامه های را که شروع نکردیم یا نیمه کاره ماندند، از سر بگیریم. همچنین اجباری برای تعیین اهداف خیلی دست نیافتنی نیز نیست. 

به رسم گذشته،  سوال های همیشگی  تقدیم می شود: 

- چند ساعت مطالعه کردیم؟ 

- چند ساعت ورزش کردیم؟ 

- چند ساعت گفتگوی سودمند داشتیم؟

- چند فیلم درست وحسابی دیدیم؟ 

- چند... تومان پس انداز کردیم؟ 

- چند مورد کار خیر انجام دادیم؟ 

- چند ساعت روی شناخت خودمان کارکردیم؟ 

- چند ویژگی مثبت در خود شناسایی کردیم؟ 

- چند ویژگی منفی در خود شناسایی کردیم و در صدد رفع آن برآمدیم؟ 

- چند مسئولیت که بر دوش مان سپرده شده بود را با کیفیت به اتمام رساندیم؟

- چند پیشنهاد کاری را که به تجربه و سررشته مان مربوط نمیشد، نپذیرفتیم؟

- چند بار شد که در اوج خشم، خود را آرام کردیم؟

- چند بار شد که استرس خود را به درستی مدیریت کنیم؟

- چند بازخورد مثبت به اطرافیان خود دادیم؟

- چه تصمیم هایی گرفتیم که خرسندمان کرد؟ 

- تا امروز که تقریبا پنجاه و دو هفته از سال 94  می گذرد، برای دستیابی به آرزوها یا به عبارت دقیق تر اهداف بلند مدت خود چه اقداماتی انجام داده ایم؟


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

این روزها اتفاقی آغاز شده است؛ اتفاقی که جایگاه کتاب را در بین روستاها و شهرها بررسی می‌کند و برای آنان که جزء فعالان کتاب هستند، امتیاز ویژه‌ای قائل می‌شود. امسال برای بار دوم پایتخت کتاب ایران و روستاهای برتر در زمینه کتاب‌خوانی انتخاب شده‌اند. در مراسمی که دیروز با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون اول رئیس‌جمهور، در تالار وحدت برگزار شد، نیشابور پس از بازدیدهای میدانی و بررسی کارشناسانه، به‌عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب شد. همچنین به‌دلیل برنامه‌های نوآورانه، مشارکت‌جویانه و منسجم و استفاده از ظرفیت‌های صنعتی، فرهنگی و هنری در تدوین برنامه‌های ویژه پایتخت کتاب ایران، لوح تقدیر وزارت فرهنگ و لوح تقدیر کمیسیون ملی یونسکو همراه با تسهیلات مناسب برای تأسیس، نوسازی و تجهیز کتاب‌فروشی‌ها و مراکز توزیع کتاب و حمایت از طرح‌های برگزیده ترویج کتابخوانی، به مردم فرهیخته و کتاب‌دوست شهر بوشهر، به‌عنوان شهر دوم پایتخت کتاب ایران اهدا شده است. به‌دلیل ارائه برنامه‌های نوآورانه، مشارکت‌جویانه و مردمی، توجه به هویت فرهنگی از ظرفیت‌های محلی در تدوین برنامه‌های ویژه پایتخت کتاب ایران، لوح تقدیر وزرای محترم کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی و لوح تقدیر کمیسیون ملی یونسکو همراه با تسهیلات مناسب برای تأسیس، نوسازی و تجهیز کتاب‌فروشی‌ها و مراکز توزیع کتاب و حمایت از طرح‌های برگزیده ترویج کتابخوانی توسط بانک و بنیاد ملت به مردم شیراز به‌عنوان شهر سوم پایتخت کتاب ایران اهدا شده است( روزنامه شرق، 18 اسفندماه).

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

پدربزرگم، از کار که خسته می شد، در تراس خانه می نشست، سیگاری آتش می کرد، پک های عمیق و طولانی که می زد، چشمان آبی روشن و قشنگش به کوه های رویروی خانه خیره بود، معلوم بود که عمیقا در فکر است، شاید فکر خاطرات جوانی و گذشته، فکر گذشتگان...

مثل خودم که دوست داشتم تمام روز را روی علف زارهای روبروی خانه مان(گف سبزه) در کنار مقبره -همانجا که بیشتر روز را آنجا مشغول بازی بودم- دراز بکشم و به آسمان آبی روشن روستا خیره شوم...

آخر من هم این سرزمین و زیستن در آن را دوست دارم، زیرا در آن ریشه گرفته ام، ریشه ای عمیق و دلپذیر که یک فرد را به سرزمینی که اجدادش در آن به دنیا آمده اند و مرده اند، به آنچه مردمانش می اندیشند، به آداب و رسوم، اصطلاح های محلی، لحن سخن گفتن، بوی خاکش، بوی نان تازه اش و حتی آب و هوایش پیوند می دهد.

من هم همچنان، ساعت ها، بی آنکه خسته شوم، در بالکن همان خانه می ایستم و به کوه های روبرو خیره می شوم که سبز و استوارند...

چقدر این خانه را که در آن هر از چند گاهی، تابستان های دوران کودکی ام زندگی کردم دوست دارم.


نظر()

  

چهار نفر بودند.

اسمشان اینها بود:

همه کس، یک کسی، هر کسی، هیچ کسی.

کار مهمی در پیش داشتند و همه مطمئن بودند که یک کسی این کار را به انجام می رساند، هرکسی می توانست این کار را بکند ولی هیچ کس اینکار را نکرد. یک کسی عصبانی شد چرا که این کار کار همه کس بود اما هیچ کس متوجه نبود که همه کس این کار را نخواهد کرد.

سرانجام داستان این طوری شد هرکسی، یک کسی را سرزنش کرد که چرا هیچ کس کاری را نکرد که همه کس می توانست انجام بدهد!!؟

ما جزء کدامش هستیم؟؟؟


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 در منطقه ای که خشونت ورزی و کینه توزی، عرصه را بر مردمان تنگ کرده، ایرانیان در یک فرآیند مدنی، رقابتی مسالمت آمیز و قانونی را شکل بخشیدند، که بی تردید الگویی کم نظیر برای همه کشورهای در حال توسعه جهان است. آرامش چشمگیر در فضای انتخاباتی کشور، شرایط را برای تحقق رونق اقتصادی مهیا ساخته و چشم اندازی روشن و امیدبخش را برای همه ایرانیان به وجود آورده است.

مردم آکاه و هوشمند سوادکوه نیز ضمن ثبت بیشترین رکورد حضور در انتخابات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سطح کشور(حضور بیش از 95 درصدی)، با حضور آگاهانه و پرشور خود خواهان آنچیزی هستند که شایسته آنند. با ارسال صندوق های رای به سات روآر، اهالی خوب سات روآر هم حضوری چشمگیر و گرم در زمستان سرد پای سندوق های رای داشتند. 

در مجموع آراء اخذ شده از صندوق های رای در حوزه انتخابیه قائم شهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی، آقای عبدالله رضیان به مجلس راه یافت و آقایان سیدعلی ادیانی و کمال علی پور خنکداری به مرحله دوم راه یافتند. 

انتظار مردم آگاه و فهیم سوادکوه از نمایندگان منتخبشان در مجلس شورای اسلامی این است که ضمن حضوری فعال و جدی در صحن قانون گذاری مملکت، ملی فکر کنند و محلی و منطقه ای عمل نمایند. 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

1- با وجودی که ایران کشوری فوق العاده ثروتمند و شاید ثروتمندترین کشور در جهان است (حتی ثروتمندتر از کشورهای به ظاهر ثروتمندی نظیر آمریکا یا چین یا ژاپن و غیره ...) ولی همیشه و همیشه گرفتار "تورم" - "رکود" و مشکلات عدیده اقتصادی بوده است . اما واقعا چرا ؟ حلقه مفقوده کجاست ؟ و چرا این کشور از مشکلات کمرشکن اقتصادی رهائی نمی یابد ؟ کجای کار اشکال دارد که ما از آن غافلیم و چون غافلیم در صدد رفع مشکل و "مداوای این بیمار" برنمی آئیم ؟
2- جایزه نوبل رشته اقتصاد در سال 2002 نه به یک اقتصاددان بلکه به یک "روانشناس" بنام پروفسور کانه مان - استاد روانشناسی دانشگاه پرینستون تعلق گرفت که با تحقیقات خود ( به همراه مرحوم پرفسور ته ورسکی) موجب پیدایش علم نوینی بنام : "اقتصاد رفتاری" ( Behavioral Economy) گردیدند که امروزه حتی رشته دیگری بنام : Neuro-Economy هم تاسیس گردیده است .
3- حالا شاید "شاه کلید" حل مسائل و مشکلات اقتصادی ایران در همین "اقتصاد رفتاری" نهفته است .

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

تکامل پدیده ای ناخودآگاه و طبیعی است. دانشمندان براین باورند که انسان نخستین بار در شکل یک ماهی بدنیا آمده بود. از مرحله ماهی بودن تا مرحله تبدیل شدن به انسان میلیونها سال طول کشیده است. انسان مجبور بود مراحل حیوانی را پشت سر بگذارد. تمام این مراحل به شکلی ناخودآگاه طی شده است. هیچ تلاش آگاهانه ای در این مورد صورت نگرفته است. اما ازآنجا که انسان به انسان تبدیل شده، بنظر می رسد که جریان تکامل بشر متوقف شده است. ظاهرا این جریان به نقطه اوج خود رسیده، زیرا هزاران سال است که انسان هیچ رشدی انجام نداده. این نکته بیانگر یک چیز است: اینکه طبیعت هرچه می توانست انجام داده. اکنون نوبت آن است تا ما ابتکار عمل را در دست گیریم. ما باید از تکامل به تحول روی آوریم. تکامل ناخودآگاه است، تحول آگاهانه تکامل همان رشد است اما چون ناآگاهانه است، میلیونها سال طول می کشد. تحول نیز رشد است اما از آنجا که آگاهانه است، چون یک جهش کوانتومی است. تحول، تدریجی نیست. تو گام به گام حرکت نمی کنی. همه چیز به تو بستگی دارد. به میزان شهامت تو. حتی با برداشتن یک گام کوچک می توانی از مرحله انسانی به مرحله خدایی حرکت کنی. یک مسیح شوی. این به رغبت تو، تصمیم تو، تعهد تو و همت تو بسته است. انسان دیگر ممکن نیست بصورت طبیعی رشد کند. او تا زمانیکه تصمیمی برای رشد آگاهانه و هدفمند نگیرد همچنان انسان خواهد ماند. این همان راه رهروی است. رهروی، گرفتن تصمیمی است آگاهانه برای رشد یافتن. و این آغاز تحول است. از تکامل فراتر برو و تحولی را در زندگی خویش آغاز کن.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

دیگران ظرف چند ثانیه ما و ویژگی های شخصیتی مان را برانداز می کنند، اما دقیقاً بر چه اساس و با چه معیاری؟

ایمی کادی در کتاب جدید خود با عنوان «حضور» می نویسد افراد وقتی برای اولین بار شما را می بینند اول از همه به دو سؤال اساسی پاسخ می دهند: اول اینکه «آیا می توانم به این فرد اعتماد کنم؟» و دوم اینکه «آیا می توانم به این فرد احترام بگذارم؟»

روان شناسان از این دو بعد به ترتیب با عناوین صمیمیت و شایستگی یاد می کنند. طبیعی است که شما نیز در حالت ایده آل می خواهید در نظر دیگران هر دو را داشته باشید.

جالب اینجاست که به گفته ی کادی، اغلب افراد، به ویژه در رفتار حرفه ای، باور دارند شایستگی عامل مهم تری محسوب می شود. هرچه باشد می خواهند ثابت کنند از هوش و استعداد کافی برای انجام کارهایی که به آنها محول می شود برخوردارند.

اما در واقع صمیمیت یا قابل اعتماد بودن مهم ترین عامل در ارزیابی شما توسط دیگران است. «از دیدگاه فرگشتی، اینکه بدانیم کسی ارزش اعتماد کردن را دارد یا نه، برای بقای ما ارزش حیاتی تری دارد».

با اینکه شایستگی ارزش زیادی دارد، این عامل تنها زمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد که اول اعتمادی میان طرفین برقرار شده باشد. به این ترتیب تمرکز بیش از حد روی به رخ کشیدن نقاط قوت می تواند نتیجه ی عکس داشته باشد.

به این ترتیب ممکن است برخی اغلب مواقع آنقدر به فکر باهوش و توانمند جلوه کردن باشند که ممکن است رویداد های اجتماعی را از دست بدهند، از کسی کمک نگیرند و در کل کسی نتواند به آنها نزدیک شود.

اینگونه افراد وقتی به خودشان می آیند که به دلیل آنکه هیچ کس نمی تواند به عنوان یک انسان آنها را بشناسد و به آنها اعتماد کند، شغل یا موقعیت هایی را از دست می دهند.

«اگر کسی که می خواهید او را تحت تأثیر قرار دهید به شما اعتماد نداشته باشد، موفقیت چندانی حاصل نخواهید کرد. در واقع حتی ممکن است به دلیل آب زیر کاه به نظر رسیدن، شک او را نیز برانگیزید».

«کسی که رفتاری گرم و صمیمی دارد و اعتماد دیگران را جلب می کند و در عین حال از شخصیت استواری نیز بهره مند است، تحسین دیگران را بر خواهد انگیخت. باید توجه داشت که تنها در صورتی نقاط قوت شما به نفعتان عمل خواهند کرد و شما را به خطر نخواهند انداخت، که اول میان خود و طرف مقابل اعتماد برقرار کرده باشید».

سطح اجتماعی، میزان هوش، سلطه طلب بودن یا نبودن، موفقیت، تهاجمی بودن یا نبودن، مذهبی بودن، برونگرایی و چند معیار دیگر، از جمله مواردی هستند که افراد در برخورد اول ظرف کسری از ثانیه و با احتمالی بیشتر از شانس در شما تحلیل و ارزیابی می کنند.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

دنیا را باید کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ایم ؛ تحویل دهیم …
خواه با فرزندی خوب …
با باغچه ای سرسبز …
یا با اندکی بهبود شرایط اجتماعی …
هر کدام از ما رسالتی داریم ، رسالت خود را نادیده نگیریم،، دنیا را باید کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ایم ، تحویل دهیم .

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

دکتر خسرو محمدی [60]

متخصص رواندرمانی و مشاوره، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری
ویرایش

لوگوی دوستان













ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ