سفارش تبلیغ
صبا ویژن
< 1 2 3 >
استفاده از قانون 15دقیقه!
این قانون به قدرت تغییرات کوچک اشاره دارد!
تکرار کارهایی کوچک نه تنها شخصیت انسان را می سازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می کند.
1-اگر روزی 15 دقیقه را صرف خودسازی کنیم؛ در پایان یک سال تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهیم کرد.
2-اگر روزی 15 دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهیم؛ ظرف چندسال جهالتمان تبدیل به خرد خواهد شد.
3-اگر روزی 15دقیقه رابه فراگیری زبان اختصاص دهیم از هفته ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است.
4-اگر روزی 15دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهیم از هفته ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن ؛ نتیجه ی بهتری خواهیم گرفت.
5-اگر روزی 15 دقیقه مطالعه وسلول های خاکستری خویش را درگیر کنیم؛ به پیشرفت های عظیم یادگیری دست خواهیم یافت...
زیبایی روش یا قانون 15 دقیقه در این است که آن قدر کوتاهست که هیچ وقت به بهانه ی این که وقت نداریم آن را به تاخیر نمی اندازیم.

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

قوی کسی است که، نه منتظر می ماند کسی خوشبختش کند، و نه اجازه می دهد کسی بدبختش کند!! هرگاه زندگی را جهنم دیدی، سعی کن پخته از آن بیرون آیی... سوختن را همه بلدند!! زندگی هیچ نمی گوید، نشانت می دهد!! با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمی کشد...

یکی رفت و،

یکی موند و،

یکی از غصه هاش خوند و،

یکی برد و ،

یکی باخت و ،

یکی با قسمتش ساخت و،

یکی رنجید،

"یکی بخشید"

یکی از آبروش ترسید

یکی بد شد،

یکی رد شد،

یکی پابند مقصد شد

تو اما باش، " " " خدا اینجاست ... !!

 


نظر()

  

حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی، آسیب های روان شناختی و اجتماعی فراوانی را بر افراد آسیب دیده و بازماندگان وارد می کند. تاثیرات روانی و اجتماعی شرایط اضطراری در کوتاه مدت، حاد و شدید است و می تواند سلامت روانی و بهزیستی روانی اجتماعی افراد را در طولانی مدت دچار آسیب جدی کند. بنابراین یکی از اولویت های اساسی در شرایط اضطراری و بحران ها، ارائه خدمات سلامت روانی و حمایت های روانی اجتماعی است.

مداخله در بحران های روان شناختی، یک رویکرد مسلم برای کمک به کاهش شدت هیجان و درماندگی ناشی از انواع فجایع و بحران ها است. "استرس تروماتیک" به خودی خود دلیل و برهان محکمی است بر اینکه خدمات روان شناختی به عنوان اولین کمک در شرایط بحرانی باشد. اورژانسی بودن خدمات سلامت روانی  و حمایت های روانی اجتماعی در حوادث  و بحران ها امر مسلم و ضروری است. از همان لحظه ای که حادثه رخ می دهد باید اتخاذ تصمیم های عمده و اجرای راه کارهای مهم جهت ارائه کمک های اولیه روان شناختی شروع شود.

در این راستا، معاونت مشاوره و امور روان شناختی سازمان بهزیستی کشور با همکاری انجمن علمی مدیریت بحران ایران در سال 1393 اقدام به انتشار 3 جلد کتاب به شرح زیر نموده است. این کتاب ها برای آموزش کارشناسان طرح محب توسط بهزیستی کشور در سطح کشور مورد استفاده قرار می گیرد:

1- کتاب "راهنمای کمک های اولیه روان شناختی در بلایا" . این کتاب در 136 صفحه و 4 فصل برای استفاده عموم مردم توسط دکتر خسرو محمدی تالیف شده است. فصل اول به مقدمه و کلیات پرداخته است. در فصل دوم به نحوه ارائه حمایت های روانی اجتماعی اشاره شده است. فصل سوم دستورالعمل ها و کاربرگ های عملی برای انجام پاسخ های حداقلی در شرایط اضطراری را در بر می گیرد. و عنوان فصل چهارم "کمک های اولیه روان شناختی در شرایط اضطراری" است. 

2- کتاب " راهنمای کمک های اولیه روان شناختی در فجایع و بلایا" در 140 صفحه و ویژه داوطلبان و افراد نیمه حرفه ای توسط دکتر خسرو محمدی نوشته شده است. مطالب این کتاب در 3 فصل ارائه شده است: فصل اول: کلیات، فصل دوم: آمادگی برای ارائه کمک های اولیه روان شناختی، فصل سوم: فعالیت های اصلی و دستورالعمل ها شامل 9 دستورالعمل (1- تماس و برقراری ارتباط، 2- تامین امنیت و آسایش، 3- تثبیت هیجانی، 4- جمع آوری اطلاعات، 5- ارائه کمک های عملی، 6- برقراری پیوند با منابع حمایتی، 7- ارائه اطلاعات درباره روش های مقابله و کنار آمدن، 8- ارتباط با مراکز خدماتی و ارجاع، 9- ملاحظات مربوط به مراقبت از ارائه دهندگان کمک های اولیه روان شناختی).

3- کتاب "راهنمای جامع سلامت روانی و حمایت های روانی اجتماعی در بلایا و وضعیت های اضطراری" در 4 فصل و  260 صفحه و ویژه متخصصان و کارشناسان حوزه سلامت روانی توسط دکتر خسرو محمدی به رشته تحریر در آمده است.

ناشر کتاب ها انتشارات سازمان بهزیستی کشور است که هر جلد از کتاب ها در شمارگان 2000 جلد به چاپ رسیده است.


نظر()

  

حالا که تا حدودی هوای روستا آفتابی است و چشمه سارانش گل آلود نیست و امید هست همیشه بر همین منوال باشد، خوب دیدم مرور و ارزیابی اجمالی از وضعیت بخش نظرات و یادداشت های مربوط به نوشته (ساتروآر، نه سوادرودبار) که ظرف یکی دو ماه اخیر موج بزرگی از پیام ها را تجربه کرد، داشته باشم. آنچه مسلم است، این موج با همه خوبی ها و بدی هایش تجربه نویی برای همه ما بود و تاثیراتی را بجا گذاشت که در ادامه بدان پرداخته می شود:

1- حس مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن را در افراد و به ویژه آنان که مسئولیتی بر عهده دارند تقویت کرد.

2- نگاه ها را به سمت روستا و اتفاقات خوب و بد و روی صحنه و پشت صحنه روستا جلب کرد، بطوری که حالا چشم های زیادی از اهالی و مخصوصا جوانان، همه فعالیت های داخل روستا را رصد می نمایند که مبادا اتفاقی در راستای قانون شکنی و تجاوز به حریم روستا و منابع طبیعی بیفتد. این اتفاق بزرگی است که باعث حفظ روستا از دست افراد سودجو می شود.

3- تب استفاده از فضاهای مجازی و راه اندازی سایت و ... تا حدودی فراگیر شده است و وقتی همه اینها در خدمت پیشرفت روستا باشد ستودنی و قابل تحسین است.

4- در فضای ارتباطی و نوع گفتمان بین اعضا و اهالی به مرور تغییراتی مشاهده شد و وقتی  نوع خوب گفتمان و مذاکره در روستا تسری پیدا کند، تاثیرات شگرفی خواهد داشت.

5- این بخش از وبلاگ توانست فضای ناسالم روابط بین همه را به خوبی نشان دهد. چه به مزاقمان خوش بیاید یا نیاید، این واقعیت اجتماع کوچک روستایی ماست. اما همچنان اصرار داریم سر در برف فرو برده و نبینیم یا صورت مساله را پاک کنیم. آقای سوادکوهی در یکی از پیام ها به وضوح و صریح بیان کردند که تا این وضعیت وجود دارد نمی توانیم دم از پیشرفت روستا بزنیم.

6- وبلاگ و پیام ها و نحوه گقتمان نشان داد که هنوز هیچ اثری از انسجام و همبستگی بین ما وجود ندارد. علیرغم جوسازی دروغین عده ای، وبلاگ نبود که این فضا را بوجود آورد، بلکه متاسفانه این فضای حقیقی حاکم بر روستا است و در وب این شرایط به نوعی انعکاس پیدا کرد.

7- در این دوره کوتاه، برخی افراد، هویت و ماهیت واقعی خود را به وضوح نشان دادند. برخی با کوچکترین تلنگری که خوردند روی پنهان خود را نمایان ساختند. سطح سواد و معلومات و قدرت رهبری و مدیریت  و حتی سطح کینه ورزی و خصومت عده ای به خوبی آشکار شد که بعد ها قابل استناد و استفاده خواهدبود.

8- شناخت نسبتا خوبی از خودمان، از همدیگر و سطح توانایی های همدیگر آشکارشد(اعم از مثبت یا منفی).

9- علی رغم اینکه فضای حاکم در بین فامیل همچنان مبتنی بر بی احترامی، چشم و هم چشمی و رقابت های ناسالم است، اما فهرست خوبی از تغییراتی  و تمریناتی که باید داشته باشیم تهیه شد(احترام به یکدیگر، مسئولیت پذیری، انتقادپذیری، بخشش، انصاف، صداقت و رو راستی، قدردانی، تعریف و تمجید،اتحاد و همدلی و ...).

10- هرچند که از شهدای سرافراز ساتروآر بطور پراکنده در جاهای دیگر اشاره شده بود، اما اطلاعات شهدای ساتروآر برای اولین بار تحت عنوان " شهدای سرافراز روستای ساتروآر" در این وب جمع آوری و به نمایش گذاشته شد.

11-  چنانچه در این مدت و تا این مرحله در سایت به فردی مستقیم یا غیر مستقیم توهین و بی احترامی شده است، بنده صمیمانه عذرخواهی میکنم.

12- از همه دوستانی که در این مدت همکاری کردند، مطلب نوشتند، سایت یا بنده را مورد لطف قرار دادند، بی نهایت سپاسگزارم و خدا را به خاطر همه شما، به خاطر همه اهالی روستای زیبای ساتروآر شاکرم.

در پایان لازم است اشاره کنم که وب یک مرحله را پشت سر گذاشته است و مطمئن باشید با توانی که وجود دارد، وارد مرحله جدیدی خواهد شد. قطعا در آینده "خبرهایی در راه خواهد بود". و حالا که ارامشی در همه برقرار شده، سعی می کنم مطالبی کاملا علمی، کاربردی و مفید را در حطیه روان شناسی در اختیار عزیزان قرار دهم( هم در محیط اصلی وب و هم در همینجا و در قسمت نظرا ت و یادداشت ها). انچه که مهم است این است که این وب و این صفحه همچنان پویا و فعال به حیات خود ادامه خواهد داد. گاه پر هیجان و با التهاب ( گاه لازم است قصه ای گفته شود که همگان بیدار شوند نه اینکه بخوابند) و گاه ملایم و آرام. و طبق روال قبل، سعی بر آن است که فضای وب در عین حرفه ای گری، فضایی مبتنی بر عقل سلیم و روشنگری باشد.

طعنه ی خلق و جفای فلک و جور رقیب همه هیچ اند، اگر یار موافق باشد.

زنده باد ساتروآر و ساترواری


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 
می دانید چرا آدمی از تاریخ درس نمی گیرد ، بخاطر اینکه مطالبات شخصیتی و هویتی او از زندگی خیلی زیاد است. می خواهد خود را به همه ثابت کند ! دوست ندارد به اندازه ظرفیتش حرکت کند. انسان موجودی است که دست پرورده عقده حقارت است . به همین خاطر است که می خواهد خودرا به عالم وآدم اثبات کند. به همین خاطر است که بشدت برتری طلب است ! برتری طلبی آینه حقارت آدمی است . این موجود خیال باف ، می خواهد به خانواده خود بگوید که کسی است . می ترسد که کسی نباشد !!!بدین شکل است که آدمی بصورت دون کیشوت در می آید. متاسفانه خودش نمی داند. توهم نمی گذارد که واقعیت خود رادریابد. آنقدر در خیال بافی ها و توهم های خود غرق می شود که سرانجام بدام می افتد. همین سادگی ابلهانه است که بعدا گریبان او رامی گیرد واو را از زندگی ساقط می کند و باید دیر یا زود پاسخگوی ترکتازی های خود باشد !

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

برخی اصطلاحات مورد استفاده اهالی روستای ساتروآر در سالیان نه چندان دور که در حال حاضر دردست فراموشی هستند(با تشکر از محمداسماعیل محمدی که در جمع آوری این اصطلاحات اهتمام به خرج دادند):

اصطلاحات گالشی:منزل-گوخسه-تلار-پتلار-کریکه-پکله-پیش کله-کرس خال-وروشه-ورخراز-کله-ماشه-اوخار-تلم-دون پار-کچه-نو-تاکلی-ماس کش-لاک-کلز-شیردون-دزک-کترا-دیزنون-تور-داز-لاقلی-دشون-مشبع-رزین-جوله-کشت-رسن-باربن-دهنه-رکاب-قجری-قمتر-مگس پران-تنگ-کشی-کمرپوش-پالون-مجمع-دوری-کردی-کل لمه-لم چوقا-چرم جرب-شله-کچه-کلز-چلیکه-گوش کلا-چوستی کلا-نمدی کلا-نال-مخ-اسب پران-چکوش-اوسار

سبزیها و خوراکیها:شیر-ماس-دو-کشک-آلوشه(عاروشه)-ماس سر-کیی-راغون-دونه-کلوا-کوماج-ورساق-آردچنگیزه-کچیله نون-توتک-چنجه کش-انجیل اردنی-تفا-چنیرخیکی-لور-شکر قرمز-کف-کنسو-دشو-بشتزیک-کنجی-آلزی-اوجی-شکلله-خرمنی-ولیک-کنس-انگیروم-زردتتی-سمردون-سرخنه-بامشی دم-کلبچه-سیروک-خاک شیر-کوچاهی-تلکا-ترنج-تردونه-زرشک-ک.لک-اناریجه-بابونه-چنگل-هلی-پتنیک-اسا-گزنه-آشمک-سرسم-سرچ

چشمه ها:هلی چشمه سر-تریاک چشمه سر-کاظم چشمه سر-تورکلا-امیر قلی چشمه-پرون دره چشمه-واشباق چشمه

اصطلاحات مذهبی:تکیه-الم-سقانپار-فاطمیه-هلی چال-امامزاده حسن-سیداسدالله-مقبره سید محمد-

اصطلاحات مسکونی:مطبخ-نپار-ایوان-تشگرخنه-کرچال-سرخنه-زیرخنه-تنییر-کله-درون-چاچکیله-چلیله-روار-تن شیرون- -پرچین-خال-کلک-لوش-پلور-سرینگن-پردی-لت-تخته

صنایع دستی:لمه-جاجیم-لاون-شمرد-سوزنی-قنددسمال-کلیک-

مکانهای ساتروار:پ قله-رییس کلا-گوسنگ-اورکا-بزمیز-واشچال-سفنو-دبرارگردن-هلی کلا-درکاله-جن من-کللنه-بیوکللنه-حر-پی تلار سری-کورچال- گت سبزه-گوسی رشت-جینگاسرک

مراحل رشد گاو ماده:خالک-گوک-پاییزه کا-دمس-مارشن-تلم-مولک(فرام)زاگو-منگو

مراحل رشد گاو نر:خالک-گوک-پاییزه کا-نردمس-تشک-جونکا-ورزا

انواع اسب:کران-کهر-قزل-سیاسرقزل-ماجون-یابو-کره

اصطلاحات مربوط به فامیلی و نسبت ها:وچه-چلیک-ریکا-کیجا-پتج-همراه تج-ننا-ببا-عامی زن-عامی-بریزن-خرزا-برارزا-وچه زا-دتر-مار-پیر-

برخی میوه های کوهی و جنگلی ساتروار: ترنج، تردونه، ترش هلی، زرشک، کنس، سولی، تلکا و ...


نظر()

  

 

«شهدا امام زادگان عشقند ومزارشان زیارتگاه اهل یقین است»

 

 

 

 

گرامی باد یاد و خاطره شهدای سرافراز روستای ساتروار

- شهید شعبان دادمهر فرزند حسین، متولد سال 1330، تاریخ شهادت 15/10/1359، مزار شهیدگلزار شهدای مرزیدره ، محل شهادت: سوسنگرد

- شهید ایوب حبیبی فرزند یدالله، متولد سال 2/5/1340 ، تاریخ شهادت 23/10/1361، مزار شهید گلزار شهدای بهشت زهرای تهران،محل شهادت: مهاباد.

- شهید شعبانعلی نجفی رودباری فرزند چراغعلی متولد سال 1348 ، تاریخ شهادت 12/12/1365، مزار شهید گلزارشهدای مرزیدره ، محل شهادت: شلمچه.

- شهید اسماعیل حبیبی فرزند حبیب الله، متولد سال 1333 ، تاریخ شهادت 7/1/1360، محل شهادت: شرق دجله.

- شهید مرتضی نجفی فرزند علی گدا، متولد 10/7/1344، تاریخ شهادت 23/5/1365، مزار شهید گلزار شهدای سیدکلا، محل شهدات: نامشخص

- شهیدقباد فرهادی فرزند خسرو متولد سال 1347 ، تاریخ شهادت 04/04/1367، مزار شهید گلزارشهدای مرزیدره ، محل شهادت: ابوقریب

- آزاده و جانباز سرافراز شهید بهرامعلی فرهادی فرزنداسرافیل متولد20/12/1344 ، تاریخ شهادت 25/01/1385 بر اثر شدت جراحات شیمیایی در قائم شهر، مزار شهید گلزارشهدای شارقلت- مرزیدره.

- شهید سیروس جمشیدی فززند همت متولد 1338، شهادت 24/6/1362 عملیات کربلای 4، مزار شهید گلزار شهدای روستای سیدکلا.

- جانباز شهید مهرزاد ناظری؛ ولادت 1340، تاریخ جانبازی: خرداد 1360، و در تاریخ 9/6/1381 با شهادت به مللکوت اعلا پیوست و پیکر مطهر و رنج کشیده اش در کنار همرزمانش در گلزار شهدای روستای سیدکلا آرام گرفت. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

شعبانعلی نجـفی در طبــق شد             در آن پاسگاه زید او مردحق شد

بـغــرید و بــزد او دشـمنـان را                 همه در هم بریخت پاسگاهیان را

شعبان دادمهرِ چست و چـالاک              عجب از تیر دشمن رفت در خاک

سوسنـگرد قسمتش بوده شـهادت         شـهـادت بـوده بـهـر او ولادت

جوان نـازنیـن قـبـاد فـرهـادی                 جوانی سر به زیر او بوده خاکی

خـاطر حبیـبی هـا هــردو در یاد              ایـوبش کشـتـه شد اندر مـهابـاد

ز اسماعیل که بسته خون به حجله        شهیدش کرده اند در شـرق دجـله


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

سبک‌های رفتاری افراد در یک تقسیم‌بندی کلی به سه دسته تقسیم می‌شود: سبک پاسخدهی منفعلانه؛ سبک پاسخدهی پرخاشگرانه، سبک پاسخدهی قاطعانه.

در سبک پاسخدهی پرخاشگرانه، شخص پرخاشگر حقوق دیگران را نادیده می‏گیرد و شروع به تهدید آنها می‏نماید. افراد پرخاشگر دانسته یا نادانسته از دیگران سوء استفاده می‏کنند. طرز تکلم و شیوه سخن گفتن آنها نا محترمانه و توام با توهین و بدرفتاری است. رابطه شان همیشه مبتنی بر برد-باخت است چون هیچ حقی و احترامی برای دیگران قائل نیستند. اظهارنظرهای نژاد پرستانه، تحقیر قومیتها، ملیتها، جنسیت... از ویژگی‏های افراد پرخاشگر است.

در سبک پاسخدهی منفعلانه شخص قادر به ابراز وجود نیست و با اتخاذ روشی منفعلانه به دیگران اجازه می‏دهد براحتی حقوق و احساسات او را نادیده گرفته و زیر پا بگذارند. چنین شخصی در ظاهر فردی متواضع، صبور، از خود گذشته و مهربان قلمداد می‏گردد اما وی در باطن همیشه از اینکه توسط دیگران سوء استفاده شده و حقوقش پایمال می‏گردد ناراحت است. در نتیجه این افراد دائماً با خود مشکل داشته و رضایتشان از خودشان همیشه پایین است. رفتار و سبک پاسخدهی این افراد مبتنی بر باخت-برد است. میل شدیدی به راضی نگهداشتن دیگران دارند.اهل ابراز عقیده نیستند. خود را دست کم می گیرند و برای به دست آوردن دل دیگران خود را به زحمت می‌اندازند.

گاهی ترکیبی از انفعال و پرخاشگری در کنار هم مشاهده می‏گردد که در این صورت شخص بصورت غیرمستقیم به دیگران پرخاشگری می‏کند. این افراد کسانی هستند که عواطف ناخوشایندی از قبیل خشم و خصومت را تجربه می‏کنند ولی چون از طرفی قدرت بیان این عواطف را ندارند و از طرف دیگر قادر به تحمل آن نیستند، بنابراین با توسل به شیوه‏های غیر مستقیم و انحرافی خشم خود را خالی می‏کنند. آسیب زدن به اشیاء مثلاً پنچر کردن ماشین، خسارت زدن به اموال و... از الگوهای معمول ارتباطی این افراد است.

در شیوه رفتاری قاطعانه و توأم با ابراز وجود شخص ضمن احترام به حقوق دیگران و به رسمیت شناختن افکار و احساسات آنها بر حفظ حقوق شخصی خود نیز ایستادگی می‏کند و بر افکار و احساسات خویشتن نیز ارزش و احترام قایل است. رابطه این افراد با دیگران مبتنی بر رابطه برد-برد بوده و برای خود ودیگران احترام قائل هستند و صادقانه و محترمانه احساسات و نظرات خود را بیان می کنند.

هر یک از ما جزء کدام دسته هستیم؟


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت همگی؛

دوستان از مسائل مهمی که باید بدانها بپردازیم و تا حدودی کمبود یا نبود آنها در بین ما مشهود است؛ احترام متقابل، دوست داشتن یکدیگر و ارزش قائل شدن برای همدیگر است. اینها از مصداق های اصلی سرمایه اجتماعی هر جامعه ای است. سرمایه ای که باعث وفاق بیشتر، انسجام و هماهنگی مضاعف برای پیشرفت و آبادانی است.

سرمایه‌اجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی‌ای که می‌توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند. تعدادی از عناصر اصلی که می‌توان سرمایه اجتماعی را با آن مورد اندازه‌گیری قرار داد عبارتند از:آگاهی به امور عمومی و اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهی‌ها برآیند، اعتماد عمومی به یکدیگر، اعتماد به نهادهای مردمی و دولتی، مشارکت همیارانه در فعالیت‌های مورد نیاز اجتماعی، خیریه‌ای، مذهبی، اتحادیه‌ها، انجمن‌های صنفی و علمی و... . در مجموع می‌توان گفت که یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی شکل و شیوه روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همزیستی آنها در جامعه مورد مطالعه است.

بیاییم با همدلی بیشتر در کنار سرمایه های طبیعی و خدادادی و سرمایه های انسانی بزرگی که در روستا داریم، سرمایه اجتماعی که در دنیای امروز رکن اساسی پیشرفت است را نیز افزایش دهیم. لطفا با نظرات خود در این بخش همکاری نمایید. چه عواملی یاعث افزایش همدلی و انسجام بین اهالی روستا می شود؟ چطور می توانیم احترام به یکدیگر را در اجتماع کوچک خود نهادینه سازیم؟ چطور می توانیم با استفاده از سرمایه اجتماعی باعث پیشرفت روستایمان شویم؟ چه فعالیت ها یا استراتژی هایی را بکار بریم این سرمایه افزایش خواهد یافت؟ چه فعالیت ها یا استراتژی هایی را که اشتباه است و حذف کنیم، سرمایه اجتماعی روستا افزایش خواهد یافت؟ خلاصه آنکه این امر مستلزم چه تغییراتی است و چگونه؟

پیشاپیش از همه دوستان و سرورانی که نظر می دهند تشکر می کنم.


نظر()

  

با عرض سلام و تقدیم احترام؛

دوستان و همشهری‌های عزیز؛لازم دیدم نکاتی چند را محض درددل و تامل بیشتر با هم مرور کنیم:

  1. این وبلاگ یک وبلاگ کاملا شخصی است که بیشتر برای معرفی روستای ساتروآر راه اندازی شده و نیازی به دریافت مجوز یا استعلام از جایی ندارد.

  2. مدیر وبلاگ مسئول پاسخگویی به محتویات داخل وبلاگ است. و مطالبی که تحت عنوان پیام کاربران در قسمت نظرات و یادداشت‌ها درج می‌شود، کاملا به نویسندگان آن با هویت‌های حقیقی، حقوقی و حتی مجازی مربوط است. هرچند این بخش طبق قانون وبلاگ نویسی از نظر اخلاقی و عدم توهین یا بکار بردن جملات و کلمات مستهجن، کنترل می‌شود.

  3. بسیاری از پیام هایی که نامربوط بوده یا حاوی توهین و بی‌احترامی به شخصی بوده، تاکنون یا حذف شدند و یا اجازه درج در صفحه پیام‌ها داده نشده‌است.

  4. اگر سری به دیگر وبلاگ‌ها و سایت‌ها، حتی سایت های رسمی و دولتی بزنیم مشاهده خواهیم کرد که معمولا مرسوم است که انواع انتقادهای حتی تند نسبت به مقامات و افراد حقیقی و حقوقی در جامعه می شود. به درست یا غلط بودنش کاری ندارم، اما مقایسه پیام های درج شده در وبلاگ حاضر نشان از آن دارد که پیام های جوانان ما خیلی هم نجیبانه بوده است و آنچنان که بعضی دوستان سروصدا بپا کرده‌اند به کسی توهین و بی‌احترامی نشده است.

  5. باید در نظر داشته باشیم که سوال و انتقاد(حتی از نوع تندش) با توهین و بی احترامی کاملا متفاوت است. در دل انتقاد ممکن است عشق ودوست داشتن هم نهفته باشد، پس کینه ورزانه برخورد نکنیم.

  6. پاسخگویی با برخوردهای هیجانی و واکنش‌های شدید و موضع‌گیری متفاوت است. پاسخگویی حتی با افشای اسرار و بیان همه مطالب گفتنی و ناگفتنی نیز فرق دارد.

  7. بهتر است بجای اینکه به افراد جواب دهیم و دنبال شماره تلفن و افشای هویت و غیره باشیم، به موضوعات پاسخ دهیم. موضوعات را تجزیه و تحلیل کنیم. این نیاز به تدبیر و مدیریت کلان دارد. با سعه صدر بیشتر می توانیم به نتایج بهتری دست یابیم.

  8. احساس بنده این است که همه دوستان از سر دلسوزی کامنت می گذارند. اگر هم پیام برخی تندتر است می توانیم با چشم پوشی و بزرگ‌منشی از آن عبور کرده و فرصتی دهیم تا همه بتوانند توانایی انتقاد کردن درست و انتقاد پذیری را کسب نمایند.

  9. دوستان باور بفرمایید این فضا فرصت خوبی است برای تمرین گفتگو کردن از نوع درستش، فرصتی است برای مشق همدلی و احترام متقابل. چیزی که متاسفانه کمتر در بین ما وجود دارد.

  10. اکر کمی دقیق تر نگاه کنیم، می بینیم که در همین مدت کوتاه در همین وبلاگ اتفاقات خوبی رخ داده است.ابتدا به نظر می رسید که مشکلات جدی وجود دارد ولی به تدریج که جلوتر آمدیم، ظرفیت بالایی از تعامل و گفتمان سالم در بین بیشتر افرادی که در وبلاگ یادداشت گذاشته‌اند مشاهده شد. این ظرفیت بالقوه همه اهالی و به خصوص جوان ترها است که با مدیریت و جهت‌دهی آن می توان از آن در راستای پیشرفت روستا بهره برداری کرد.

  11. زیاد ننویسم که حرف برای نوشتن زیاد است، پس بیاییم بجای استفاده از اهر‌م‌های ناسالمی همچون توهین و بی احترامی و ارعاب و تهدید، تمرین مهرورزی و عشق و احترام به یکدیگر داشته باشیم. اینها کالاهای کمیابی هستند اما نایاب و دست نیافتنی نیستند.

  12. نکات خاصی هم وجود دارد که سر فرصت با برخی همشهری های عزیز به‌طور خصوصی در میان خواهم گذاشت.

    با آرزوی موفقیت و شادکامی برای همه عزیزان


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

دکتر خسرو محمدی [60]

متخصص رواندرمانی و مشاوره، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری
ویرایش

لوگوی دوستان













ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ